خانواده محور بار آوردن بچه ها یک حدیث مفصل است که دراین محفل نمی گنجد. بچه های خانوده محور بچه هایی هستند که در خانواده پاسخ نیازهای حقیقی خودشان را می گیرند.
بعضی از پدر و مادرها ،هنوز تفاوت بین نیازهای کاذب و حقیقی بچه ها را تشخیص نداده اند. برای پاسخ گویی به نیاز بچه ها ، ما نیاز به محبت و احترام داریم.
بچه ها باید در فضای خانواده از طرف پدر و مادر،در نهایت سیری، محبت را احساس کنند یعنی باید در داخل خانه از محبت سیر بشوند. و در خارج از خانه گدای محبت نشوند.
دیگر اینکه بچه ها باید در فضای خانه احساس شخصیت کنند که هستند و دیده می شوند. و احساس کنند که به آنها توجه می شود. اگر در هر کدام از اینها خلل وارد شود، بچه ها به سمت جامعه سوق داده می شوند. زیرا در جامعه فضا برای پاسخ گویی به این نیازها فراهم است البته بصورت کاذب. مثلا از طریق رفقای مدرسه و تعامل با کسانی که با آنها چندان رفاقتی ندارد.
وقتی بچه ها در خانواده محبت و احترام را از پدر و مادرشان می بینند تابع پدر و مادر می شوند. تلفن همراه خریدن محبت نیست .بچه ها نیاز دارند که پدر و مادر به آنها توجه کنند، با آنها بازی کنند و برای آنها وقت بگذارند .وقتی بچه ها می فهمند که پدر و مادر از صمیم قلب آنها را دوست دارند و برایشان وقت می گذارند و بخاطر آنها خودشان را بچه می کنند و با آنها بازی می کنند، حرف آنها را گوش می دهند. ما می توانیم با یک بازی ،دو ساعت بچه ای را سرگرم کنیم که حتی معتاد به تلویزیون است .
واقعیت این است که بازی های کامپیوتری و تلویزیون، ابزاری شده برای پدر و مادرهایی که نمی خواهند برای بچه شان وقت بگذارند. بازی با رایانه به روح بچه ضرر وارد می کند زیرا روح بچه تحمل دیدن این همه صحنه ها و تصاویر و هیجان ساکن را ندارد. اثر اینها کمتر از کتک زدن جسمی بچه نیست. این یک کتک زدن محترمانه است که دست در آن کار نمی کند و پدر و مادر با این کار می خواهد راحت باشد و به کارهایش برسد.
اگر ما بخواهیم کاری را انجام بدهیم هم حوصله ی آنرا داریم و هم می توانیم وقتش را فراهم کنیم. مثلا پدری که می گوید خسته است ،هنگام بازی جام جهانی فوتبال ها را با حوصله تماشا می کند.
بسیاری از شخصیت های بچه زیر هفت سال بسته می شود ولی در جامعه ی ما فکر می کنند که تربیت بعد از هفت سال شروع می شود. ما به خیلی از پدر و مادرها که از نوجوانان شان می نالند می گوییم که باید صبر داشته باشند زیرا در هفت سال اول که دوران طلایی تربیت بچه بود و اوج آن در محبت و بازی کردن با بچه بوده، را از دست داده اند و حالا باید تلاش کنند که گذشته را جبران کنند و تازه به نقطه ی صفر برسند. ما باید در نظر بگیریم که زمان تربیت بچه محدود است.
باید به معصومیت بچه توجه کنید تا یک رابطه ی عاشقانه برقرارکنید و برای بچه وقت بگذارید. ما می توانیم برای بچه های مان مرخصی ساعتی بگیریم همان طور که برای تماشای فوتبال مرخصی می گیریم. پاسخ دادن به نیاز واقعی بچه یعنی رابطه عاشقانه، باعث می شود که بچه خانواده محور بار بیاید. قلب این بچه دست خداست، شما وظیفه تان را انجام بدهید،خدا کاستی ها را جبران می کند. پس نیازهای بچه ها را بشناسیم و به نیازهای آنها پاسخ بدهیم.
وقتی شما برای فردی احترام قائل هستید در مورد تصمیمی که در مورد فرد دارید با او حرف می زنید. ولی وقتی خودسرانه برای او تصمیم می گیرید این پیام را دارد که تو ارزش نداری که برایت وقت بگذارم .
موضوعات: مناجات
لینک ثابت