مجیر
 
 

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


چنان لطف او شامل هر تن است که هر بنده گوید خدای من است چنان کار هر کس به هم بافته که گویا به غیری نپرداخته


جستجو




کاربران آنلاین
  • مدرسه نرجس دولت آباد
  • زفاک
  • مرضیه امین الاسلامی


کاربران تصادفی
 



توجه………………………….. توجه 

چهار آیه از چهار سوره قرآن سجده واجب دارند که عبارتند از:
الف: سوره نجم آیه 62.
ب: سوره علق: آیه 19.
ج: سوره سجده (الم تنزیل) آیه 15.
د: سوره فصلت آیه 37.
احکام و شرایط خاص آنها به این صورت است که:
1. اگر انسان به آیات مذکور گوش فرا دهد واجب است که سجده کند و اگر تنها آنها را بشنود(به گوش او برسد بدون این که قصد شنیدن داشته باشد) اگر چه سجده واجب نیست ولی احتیاط آن است باز سجده کند.
2. آنچه موجب وجوب سجده می شود شنیدن تمام آیه است ولی اگر بخشی از آیه را هم شنید، احتیاطا سجده کند.
سجده در هنگام شنیدن این آیات واجب فوری است و نباید تأخیر بیفتد و اگر احیانا تأخیر افتاد در اولین فرصت باید آن را بجا آورد.
3. شنیدن از بچه یا کسی که قصد تلاوت ندارد یا ضبط صوت، سجده کردن را واجب نمی کند، اگر چه احتیاط در آن است که سجده بجا آورد.
4. در سجده واجب قرآن نمی شود بر چیزهای خوراکی و پوشاکی سجده کرد، ولی سایر شرایط سجده را که در نماز است، لازم نیست مراعات کنند.[1]
5. هر گاه در سجده واجب قرآن، پیشانی را به قصد سجده به زمین بگذارد، اگر چه ذکر نگوید کافی است و گفتن ذکر، مستحب است و بهتر است بگوید: «لٰا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ حَقّا حَقّا لَا إِلٰهَ الّا اللّٰهُ ایماناً وَ تَصْدِیقاً لَا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ عُبُودِیةً وَ رِقًّا سَجَدْتُ لَک یٰا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقًّا لَا مُسْتَنْکفاً وَ لَا مُسْتَکبِراً بَلْ أَنَا عَبْدٌ ذَلِیلٌ ضَعِیفٌ خَائِفٌ مُسْتَجِیرٌ».[2]
6. سوره های سجده دار را نباید در نماز خواند و موجب بطلان نماز می شود.[3]
7. بر فرد جنب و حائض حرام است خواندن کلمه یا آیه ای از این سوره ها؛ چه آیه سجده باشد یا آیات دیگر این چهار سوره.[4]

موضوعات: هفته دفاع مقدس  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-10-06] [ 05:08:00 ب.ظ ]




مرحوم شیخ عبدالحسین خوانساری گفت:عطاری مشهور در کربلا بود.

مریض شد و جمیع اجناس دکان و اثاث خانه منزل خود را به جهت معالجه فروخت؛ اما ثمر نکرد و جمیع اطبا از او اظهار ناامیدی کردند.

گفت: یک روز به عیادش رفتم، او بسیار بد حال بود و به پسرش می گفت: اسباب منزل را به بازار ببر و بفروش و پولش را بیاور برای خانه مصرف کن تا به خوب شدن یا مردن راحت شوم !

گفتم: این چه حرفی است میزنی؟! دیدم آهی کشید و گفت: من سرمایه زیادی داشتم و جهت پولدار شدن من این بود که یک سال مرضی در کربلا شایع شد که پزشکان علاج آن را منحصر به آبلیموی شیرازی دانستند، آب لیمو گران و کمیاب شد.

نفسم به من گفت: قدری آب لیمو داری، چیز دیگری به آن اضافه کن و به قیمت آب لیموی خالص بفروش تا پولدار شوی.

همین کار را کردم و آب لیمو در کربلا منحصر به دکان من شد و سرمایه زیادی به دست آوردم تا جایی که در صنف خودم به «پدر پولهای هزار هزاری» مشهور شدم.

مدتی نگذشت که به این بیماری مبتلا شدم، هر چه داشتم برای معالجه فروختم، اما فایده نکرد، فقط همین متاع مانده بود که گفتم این را بفروشند یا خوب می شوم یا می میرم و از این بیماری خلاص می شوم.

موضوعات: هفته دفاع مقدس  لینک ثابت
 [ 05:05:00 ب.ظ ]




🌸 بنام خدای مهربانی‌ها
🔘 هیچگاه نپرسیم …
❗️هیچگاه نپرسیم پدر یا مادرت، چگونه از دنیا رفت؟

❗️هیچگاه از پدر یا مادری نپرسیم که فرزندتان چطوری درگذشت؟

❗️هیچگاه از كسی كه هنوز كاری برای خودش پیدا نكرده (خصوصاً در جمع) نپرسیم؛ هنوز بیكاری؟! اگر هم کاری از دستمان بر می‌آید، در جمع اینکار را نکنیم.

❗️هیچگاه از #فقیر و #تنگدست نپرسیم پول احتیاج داری؟ بدون اینكه بخواهد، به او کمک کنیم تا همیشه برایش عزیز بمانیم و #حرمت و #احترام را حفظ کنیم.
🍀 شما خواهرم …

❗️هیچگاه از زنی كه بچه‌دار نمی‌شود نپرسید؛ هنوز بچه‌دار نشده‌اید؟ بلكه از #خدا بخواهید به او فرزندی نیکو عطا كند.
❗️هیچگاه از #میهمان نپرسیم آب یا خوراکی میل دارید؟ بلكه بدون چون و چرا از او پذیرایی كنیم.

❗️هیچگاه از مجردی نپرسیم چرا هنوز ازدواج نکرده‌ای؟ بلكه از خدا بخواهیم، همسری شایسته نصیبش گرداند.

❗️هیچگاه به خاطر خنداندن دیگران کسی را مسخره نكنیم.

🔆 پيامبر اکرم (ص) فرمودند :

ما كَرِهتَهُ لِنَفسِكَ فَاكرَه لِغَيرِكَ و ما أحبَبتَهُ لِنَفسِكَ فَأحبِبهُ لأِخيكَ تَكُن عادِلاً في حُكمِكَ مُقسِطا في عَدلِكَ

آنچه را كه براى خود نمى‌پسندى براى ديگرى نيز مپسند، و آنچه براى خود دوست دارى براى برادرت هم دوست بدار تا در #قضاوت #عادل باشى و در عدالتت #دادگر.

موضوعات: هفته دفاع مقدس  لینک ثابت
 [ 05:03:00 ب.ظ ]




🔰یڪ ماهہ امام زمانت را خوشحال ڪردے…
💠 دانشجو بود، دنبال عشق و حال، خیلے مقید نبود، یعنے اهل خیلے ڪارها هم بود، تو یخچال خونہ ش مشروب هم میتونستے پیدا ڪنی….

💠 از طرف دانشگاہ اردو بردنشون قم… قرار شد با مرحوم آیت اللہ بهجت(ره) هم دیدار داشتہ باشن…

از این بہ بعد رو بذارید خود حمید براتون تعریف ڪنه…

💠 وقتے رسیدیم پیش آقاے بهجت، بچہ ها تڪ تڪ ورود میڪردن و سلام میگفتن، آقاے بهجت هم بہ همہ سلامے میگفت و تعارف میڪرد ڪہ وارد بشن… من چندبار خواستم سلام بگم…

💠 منتظر بودم آقاے بهجت بہ من نگاهے بڪنن… اما اصلا صورتشون رو بہ سمت من برنمیگردوندن… درحالیڪہ بقیہ رو خیلے تحویل میگرفتن…

💠 یہ لحظہ تو دلم گفتم: حمید، میگن این آقا از دل آدما هم میتونہ خبر داشتہ باشه… تو با چہ رویے انتظار دارے تحویلت بگیره…!!! تو ڪہ خودت میدونے چقدر گند زدی…!!!

💠 خلاصہ خیلے اون لحظہ تو فڪر فرو رفتم… تصمیم جدے گرفتم ڪہ دور خیلے چیزا خط بڪشم، وقتے برگشتیم همہ شیشہ هاے مشروب رو شڪستم، ڪارامو سروسامون دادم، تغییر ڪردم، مدتے گذشت، یڪماہ بود ڪہ روے تصمیمے ڪہ گرفتہ بودم محڪم وایسادم

💠 از بچہ ها شنیدم ڪہ یہ عدہ از بچہ هاے دانشگاہ دوبارہ میخوان برن قم، چون تازہ رفتہ بودم با هزار منت و التماس قبول ڪردن ڪہ اسم من رو هم بنویسن، اما بہ هرحال قبول ڪردن…

💠 اینبار ڪہ رسیدیم خدمت آقاے بهجت، من دم در سرم رو پایین انداختہ بودم، اون دفعہ ایشون صورتش رو بہ سمتم نگرفتہ بود، تو حال خودم بودم ڪہ دیدم بچہ ها صدام میڪنن حمید… حمید… حاج آقا باشماست

💠 نگاہ ڪردم دیدم آقاے بهجت بہ من اشارہ میڪنن ڪہ بیا جلوتر…

آهستہ در گوشم گفتن:
✨ یڪ ماهہ ڪہ امام زمانت رو خوشحال ڪردی…
✅ ترڪ هر گناہ مساوے است با نشاندن لبخند بر لبان نازنین حضرت مهدے علیہ السلام…

✅ ترڪ هرگناہ مساوے است با برداشتن یڪ قدم در مسیر ظهور…

موضوعات: هفته دفاع مقدس  لینک ثابت
 [ 05:00:00 ب.ظ ]




50درهم سود در قبال 5درهمروزى مقداد حضرت على (ع ) را ديد و گفت : سه روز است كه چيزى نخورده ام .

حضرت اميرالمؤ منين على (ع ) رفت و زره اش را به پانصد درهم فروخت و مقدارى از آن پول را به مقداد داد و برگشت ، در راه شخصى را ديد كه شترى به دستش گرفته و از حضرت خواست تا آن را به صد درهم از او بخرد. على (ع ) شتر را خريد و در بين راه شخصى آمد و از حضرت خواست تا آن شتر را به صد و پنجاه درهم به او بفروشد.

على (ع ) شتر را فروخت و در آن حال ، حسن و حسين را صدا زد تا به دنبال آن شخص بروند.

رسول خدا(ص ) صحنه را ديد و فرمود:

((اى على ! كسى كه شتر را به تو فروخت ، جبرئيل و شخصى كه شتر را از تو خريد ميكاييل بود. پنجاه درهمى كه از خريد و فروش شتر سود كردى ، در مقابل پنج درهمى بود كه به مقداد دادى . ((من يتق الله يجعل له من امره یسرا))

موضوعات: هفته دفاع مقدس  لینک ثابت
 [ 04:57:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم