داستان زره حضرت علی (ع) |
... |
50درهم سود در قبال 5درهمروزى مقداد حضرت على (ع ) را ديد و گفت : سه روز است كه چيزى نخورده ام .
حضرت اميرالمؤ منين على (ع ) رفت و زره اش را به پانصد درهم فروخت و مقدارى از آن پول را به مقداد داد و برگشت ، در راه شخصى را ديد كه شترى به دستش گرفته و از حضرت خواست تا آن را به صد درهم از او بخرد. على (ع ) شتر را خريد و در بين راه شخصى آمد و از حضرت خواست تا آن شتر را به صد و پنجاه درهم به او بفروشد.
على (ع ) شتر را فروخت و در آن حال ، حسن و حسين را صدا زد تا به دنبال آن شخص بروند.
رسول خدا(ص ) صحنه را ديد و فرمود:
((اى على ! كسى كه شتر را به تو فروخت ، جبرئيل و شخصى كه شتر را از تو خريد ميكاييل بود. پنجاه درهمى كه از خريد و فروش شتر سود كردى ، در مقابل پنج درهمى بود كه به مقداد دادى . ((من يتق الله يجعل له من امره یسرا))
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1395-10-06] [ 04:57:00 ب.ظ ]
|