در بحث های تربیتی به جای تعیین عدد باید قاعده را به مردم یاد داد. به جای دادن ماهی ،ماهیگیری یاد می دهیم. مخصوصا در مسائل تربیتی بخاطر تفاوت ویژه ای که بین افراد و تربیت آنها وجود دارد تعیین سن چندان معقول نیست. (مثل سن ازدواج ،بعضی ها می گویند سن ازدواج پسرها 24 سال است .چه کسی می گوید؟ ممکن است که پسری در سن 18 سالگی آمادگی ازدواج را داشته باشد ولی پسری در سن 28 سالگی هنوز موقعیت ازدواج برایش فراهم نباشد. چون نوع تربیت و فضایی که افراد در آن بزرگ شده اند فرق می کند.)

در مورد خرید تلفن همراه برای بچه ها باید دو تا شرط را در نظر گرفت:

شرط اول این است که بچه به سنی رسیده باشد که ضرر و زیان و استفاده ی صحیح و اشتباه را بفهمد یعنی تشخیص بدهد که استفاده درست است یا نادرست. یعنی صرفا بخاطر جذابیت ها موجود در ابزار جدید که روی تلفن همراه نصب می شود ،به سمت آنها نرود. و در واقع قدرت مدیریتی پیدا کرده باشد. که این به نوع تربیت پدر و مادرها دارد. ما در تربیت بچه ها کم کاری می کنیم و شیوه های دینی را یاد نگرفته ایم و اجرا نکرده ایم.

شرط دوم نیاز است. ممکن است که کسی به این رشد سنی رسیده باشد ولی نیازی به گوشی همراه نداشته باشد. بچه ای که صبح به مدرسه می رود و بعدازظهر با سرویس به خانه برمی گردد یا مدرسه اش خیلی نزدیک است .و با خانواده بیرون می رود ،این بچه نیازی به تلفن همراه ندارد. گاهی ما در دست بچه ی ابتدایی تلفن همراه می بینیم. چرا؟ گاهی پدر و مادر در کنار این بچه هستند و بچه با تلفن همراه بازی می کند. تلفن همراه برای بازی کردن نیست. استفاده ی تلفن همراه برای بازی نشانه ی نفهمیدن منطق تلفن همراه است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...