مجیر
 
 

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


چنان لطف او شامل هر تن است که هر بنده گوید خدای من است چنان کار هر کس به هم بافته که گویا به غیری نپرداخته


جستجو




کاربران آنلاین
  • زفاک


کاربران تصادفی
 



اين بار غدير، با همه ى وجود و به همراهى تنى چند از فداكارترين نيروهايش به ميدان آمد. او حسين عليه السلام بود و همراه گروهى آمد كه براى شهادت و قطعه قطعه شدن، كمر همّت بسته بودند و گروهى ديگر كه براى اسير شدن و اشك ريختن براى غديرِ سر بريده و معرفى غدير به بى خبران شام آماده بودند. در اينجا سخن امام صادق عليه السلام علناً به ظهور رسيد كه فرمود:

‘إِذا كُتِبَ الْكِتابُ قُتِلَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلامُ’،

‘آنگاه كه پيمان سقيفه در مقابل غدير امضا شد، امام حسين عليه السلام كشته شد’!

آرى غدير را با ياران باوفايش سربريدند و خيمه هاى آسمان عمود آن را غارت كردند و آتش زدند و عزيزان غدير را به اسيرى بردند تا در شهرهاى سقيفه به آن افتخار كنند و به همه اعلام كنند كه كار غدير پايان يافت، امّا…!

در زیارت عاشورا نیز چندین بار به پایه گذار این ماجرا ( ابوبکر وعمر ) لعن می فرستیم:

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و …

روزی فردی خدمت پیامبر می رود و دو لباس را که خود برای ایشان دوخته بود به نزد ایشان می برد و از ایشان می خواهد که یکی از آن ها را اتنخاب کنند. او می گوید در هنگام دوختن یکی از لباس ها با هر کوک یک صلوات و در هنگام دوخت دیگری با هر کوک یک لعن می فرستاده.

 پیامبر آن لباس را انتخواب می کنند که با لعن دوخته شده بود.

موضوعات: غدیر  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-07-06] [ 08:57:00 ق.ظ ]




-4قسیم النّار و الجنّه

 
از لقب های امام علی (ع)است یعنی تقسیم کننده بهشت و جهنم. آن حضرت با این وصف مشهور بوده است و معنای آن تاثیر محبت وولایت علی (ع)در بهشتی شدن مردم در روز قیامت است چون آن حضرت حق است و معتقدان به ولایت او به بهشت خواهند رفت ومخالفان و منکرانش اهل دوزخند.روایتی است با این عنوان که حب او ایمان است و بغض او کفر و همین مرز بهشتیان و دوزخیان را ترسیم می کند.

 
روزی مامون از امام رضا(ع)پرسید :معنای اینکه جدت امیر مومنان قسیم بهشت و دوزخ است چیست؟حضرت فرمودند:این روایت را که از پیامبر خدا نقل کرده اند که فرمود"حُبّ علی(ع) إیمانَ وَ بُغضُهُ کُفرِ” شنیده ای؟ وقتی تقسیم شدن بهشت و جهنم بر مبنای دوستی و دشمنی با علی باشد پس او تقسیم کننده ی بهشت و جهنم است (بحارالانوار ج39 ص193 ح3).

 
مردم دو قسمند گروهی با امام علی(ع)هستند پس آنان بر حق و هدایتند و گروهی بر ضد اویند آنان گمراهند پس نیمی از آنان با او در بهشتند و نیمی دیگر بر ضد او ودر آتش(نهایه ج3 ص253 به نقل از بحارالانوار)

موضوعات: غدیر  لینک ثابت
 [ 08:55:00 ق.ظ ]




3-مرتضی

 
از اوصاف امیرالمومنین (ع)است به معنای پسندیده و مورد رضایت خداوند همچنان که در حدیثی از پیامبر(ص)درباره وی آمده است نیز از آن جا که آن حضرت همواره در پی کسب رضای خدا بوده است و خشنودی خدا و رسول را در هر کاری درنظر داشته است “مرتضی"نام گرفته است. ابن عباس گفته است علی(ع) درهمه کارها درپی رضای خدا ورسول او بود.جبرئیل هم به پیامبر(ص)گفت:ای محمد!خدای متعال را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است و راضی است او را مرتضی بنامید.(مناقب،ج3ص110)

موضوعات: غدیر  لینک ثابت
 [ 08:54:00 ق.ظ ]




2-اسدالله

 
شیرخدا “اسدالله غالب"و شیر حق هم به کار رفته است از القاب امام علی (ع)است که نشان دهنده ی شجاعت آن حضرت در میدان های مبارزه است .امام سجاد(ع)نیز در معرفی آن حضرت با تعبیر “اسداللهِ غالِب، مطلوبِ کُلِّ طالِب"از  جد خویش یاد کرده است .این صفت درباره همزه سیدالشهدا هم به کار رفته است ولی در فرهنگ شیعی و ادبیات و اشعار درباره امیرالمومنین علی(ع)است.(مقتل الحسین،خوارزمی ج2ص78)

موضوعات: غدیر  لینک ثابت
 [ 08:53:00 ق.ظ ]




القاب آن حضرت 1-امیرالمومنین:

لقب خاص حضرت علی علیه السلام به معنای پیشوای مومنان است. اگرچه از القاب همه ائمه است اما از القاب اختصاصی آن حضرت است که به حق از جانب خدا و رسول به امامت برگزیده شده است و اطلاق این لقب جز به حضرت علی علیه السلام جایز نیست همان گونه که هنگامی که فردی امام صادق علیه السلام با این لقب خطاب کرد موجب نارضایتی امام شد و این تاکید برای آن است که هرکس خود را خلیفه رسول نداند.

 
در حذیفه آمده است که آن حضرت پیش از خلقت هم این لقب را نزد فرشتگان داشته است.

 
پیامبر (ص)از تعدادی از صحابه خواستند که حضرت علی علیه السلام را بانام امیرالمومنین سلام دهند حتی طبق برخی روایات خود پیامبر(ص) هم با این لقب پاسخ سلام امام را می دادند.

 
لقب امیرالمومنین از بزرگترین و افتخار آمیزترین لقب های امام و نشانه عمق و عظمت وسابقه و برتری ایمان او بر همه مومنان است. پیامبر(ص)فرمودند:امیرالمومنین جز این برادر من (علی) نیست و ریاست و امیری مومنان بعد از من برای احدی غیر از او حلال نیست.

 
کسانی که برای سلام کردن به علی به عنوان امیرالمومنین سبقت گیرند رستگارانند.

 
در مکه جبرئیل لقب امیرالمومنین را به اختصاص آن به حضرت علی علیه السلام از جانب الهی آورد و هنگامی که پیامبر از مردم خواستند تا با نام امیرالمومنین علی علیه السلام درود گویند ابوبکر و عمر به پیامبر(ص)اعتراض کردند: آیا این حقی از طرف خدا ورسولش است؟ حضرت غضبناک شد و فرمود حقی از طرف خدا و رسولش است خداوند این دستور را به من داده است. .(بحار الانوارج37ص290)

موضوعات: غدیر  لینک ثابت
 [ 08:51:00 ق.ظ ]




امام زمان علیه السلام در خطابه ی غدیر

در آن صحرا، جحفه، و بر کنار آن غدیر، خم، و در حضور آن جمع، پیامبر صلّی الله علیه و آله در ادامه کلام الهی خویش، دامنه سخن را به مسائل مربوط به امام عصر عجّل الله تعالی فرجه کشانیده، زبان به توصیف آن امام همام گشودند، و گوشه هایی از شخصیت همه جانبه آن بزرگوار را به مردم نمایاندند.
حساسیت این قسمت از سخن را، از آنجا می توان دریافت که حضرتش هیجده بار مردم را با تکرار یک لغت هشدار دهنده، به دقت در کلام خود فرا می خوانند. حضرتش در این بخش به دفعات، کلمه اَلَا به معنی هان! آگاه باشید را به کار می برند، تا همگان دریابند که موضوع از اعتبار، ارزش، حساسیت و اهمیت ویژه برخوردار است. پیامبر صلّی الله علیه و آله در آغاز این بخش، بار دیگر - برای چندین مرتبه در طول سخنرانی - روند پیوسته نبوت و امامت را مطرح نموده و یاد آور می شوند که سررشته این نظم، در دست علی علیه السّلام است و پایان بخش این روند، حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه می باشند، بدین صورت که:
مَعَاشِرَ النَّاسِ اِنَّی نَبِیٌّ وَ عَلیٌّ وَصِیّی. اَلَا وَ اَنَّ خَاتَمَ الاَئِمَةِ مِنَّا القَائِمَ المَهدِیَّ [صلوات الله علیه] [1]
پس آن گاه با بر شماری 21 ویژگی اساسی و مهم از مختصات عمده آن امام، به گونه ای گوشه هایی از حرکت و کار و تلاش و برنامه ها و دستاوردهای نظام الهی حضرتش را ترسیم می نمایند، به طوری که با اندک دقت و ریزبینی در این مختصات، می توان ابعادی مختلف از مسائل مربوط به آن حضرت را دریافت. پیامبرصلی اله علیه و آله فرمودند: الا انه الظاهر علی الدین. الا انه المنتقم من الظالمین. الا انه فاتح الحصون و هادمها. الا انه قاتل کل قبیله من اهل الشرک. الا انه مدرک کل ثار لاولیاء الله عز و جل. الا انه ناصر دین الله عز و جل. الا انه الغراف من بحر عمیق. الا انه یسم کل ذی فضل بفضله و کل ذی جهل بجهله. الا انه خیره الله و مختاره.
الا انه وارث کل علم و المحیط به. الا انه المخبر عن ربه عز و جل و المنبه بامر ایمانه. الا انه الرشید السدید. الا انه المفوض الیه. الا انه قد بشر من سلف من بین یدیه. الا انه الباقی حجّة و لا حجّة بعده و لا حقَّ الا معه و لا نور الا عنده. الا انه لا غالب له و لا منصور علیه. الا انه ولی الله فی ارضه و حکمه فی خلقه و امینه فی سره و علانیته.
ای مردم آگاه باشید! او بر قاطبه ادیان پیروز خواهد گردید.
آگاه باشید! او از ستمکاران انتقام خواهد گرفت.
آگاه باشید! او تمامی دژها را فتح نموده و ویران خواهد ساخت.
آگاه باشید! او تمامی طوایف و قبائل شرک را درهم خواهد کوبیده و نابود خواهد ساخت.
آگاه باشید! او انتقام خون دوستان خدا را باز خواهد ستاند.
آگاه باشید! او یار و یاور دین خدای بزرگ است.
آگاه باشید! او کشتیبانی کار آزموده در دریائی عمیق است.
آگاه باشید! او فاضلان را به فضلشان و جاهلان را به جهلشان می شناسد و می شناساند.
آگاه باشید! او برگزیده خدا و منتخب اوست.
آگاه باشید! او وارث تمامی دانش هاست و به همه علوم تسلط و احاطه دارد.
آگاه باشید! او از خدایش برای شما گزارش می نماید و شما را به چگونگی ایمان به خدا می آگاهاند.
آگاه باشید! او راست کار و درست کردار و استوار و پا برجاست.
آگاه باشید! که امور خلقت و خلایق - از سوی خدا - به او واگذار شده است.
آگاه باشید! که تمامی پیام آوران گذشته به آمدن او نوید داده اند.
آگاه باشید! که آن حضرت آخرین حجّت الهی است و پس از او دیگر حجتی نخواهد آمد، حق - تماماً - با او و نور نزد اوست.
آگاه باشید! کسی را یارای چیرگی بر او نیست.
آگاه باشید! او ولیّ خدا در زمین است و داور دادار در میان آفریده های اوست، و امین خدای متعال در پنهان و پیدای اوست.”
بار دیگر به دقت بر این توصیف ها بنگریم، و دریابیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سالیانی دراز قبل از تولد، و قرن ها پیش از ظهور آن حضرت با چه انگیزه ای چنین شخصیتی از ایشان به دست می دهد؟ و بدان گونه خطوط اصلی آن نظام الهی به رهبری حضرتش را ترسیم می نماید.
آیا می توان هدفی جز دمیدن روح امید و انتظار، و آگاهانیدن نسلها و آماده سازی آنان برای تحمل دوران سخت غیبت، همراه با تلقی صحیح از آن پنهانی دشوار، و تلاش پیگیر در تحقق و بر پایی آن آینده نورانی در این کار سراغ داد؟ اگر این راستا را صحیح ندانیم، آیا پسندیده است که پیامبر صلی الله علیه و آله در شرایطی که تنها سه تن از امامان (امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهم السّلام) در دوران حیات ظاهری خویش بودند، سخن از نظام آینده جهان و حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه آن هم به این گستردگی و تفصیل در میان آورند؟ نظامی که در آن به فضل و جهل با یک دیده نگریسته نمی شود، و فاضلان و جاهلان در هم نمی آمیزند، تا کار تشخیص و تمییز دشوار گردد. بلکه حضرتش در پرتو بینش الهی خود، این دو طایفه را از هم جدا نموده، و به روشنی فاضل را به فضلش و جاهل را به جهلش، به همگان می نمایاند. قیام آن حضرت، در راستای یک حرکت مشخص و گویای تاریخی در طول ادوار مدنیت بشر تفسیر می شود، و او تحقق بخش نویدهای تمامی پیام آوران سلف معرفی می گردد که ماموریتش به ثمر و هدف رسانیدن تلاش های آنان خواهد بود.
در یک نگاه، آن امام همام، مظهر علم و قدرت الهی معرفی می شود. این آگاهی، برای او دانش و بینشی فوق تصور به بار می آورد، و آن قدرت خدادادی، وی را در موضعی می نشاند که هیچ گردن فرازی نتواند در راه پیاده شدن اهداف آن نظام الهی سنگ اندازی و مانع تراشی نماید.
اگر این قیام الهی نباشد، خلقت عبث جلوه می نماید، و این اندیشه باطل بر صفحه ذهنها نقش می گیرد که آیا هدف از هستی، همین بود که مردمی بیایند و نسل به نسل بروند، و حاکمانی دست به دست در تاریخ حاکم شوند و خونریزی کنند و غارت نمایند و بساط جور و ستم بگسترانند و مظلومان را به زنجیر بکشند و…؟ از این رو، در جهت پاسخ به این پندار نادرست، خدای عزیز حکیم، ولیّ مقتدر خویش را با توان و آگاهی الهی زمامدار جهان می نماید که او دژهای کفر و بی دینی را درهم کوبد، از ظالمان انتقام گیرد، با شرک در ستیزد آید، داد مظلومان را بستاند، و خون شهیدان را پاس نهد، دین را یاری کند، سکّان کشتی طوفان زده بشریت را به دست با کفایت خویش گیرد و انسانها را به سر منزل مقصود رهنمون گردد. و چه زیباست که ما آن روزگاران را نظاره گر باشیم.
با مطالعه سخنان پیامبر صلّی الله علیه و آله در این بخش از خطابه، علاوه بر شخصیت فردی آن حضرت، می توان با ابعاد الهی، سیاسی، عدالت اجتماعی، علمی و فرهنگی، تاریخی، هدایتی و… این نظام آشنا شد. و خدا را، که توفیق درک آن زمان و زمانه، ما را دست دهد.
به هر حال، پیامبر صلّی الله علیه و آله کم کم دامن سخن خویش را در آن صحرای سوزان جمع می نماید. و در اواخر خطابه خویش، سخن از گستره حلال و حرام نموده و یاد آور می شوند که این مطلب، بسیار فراتر از آن است تا در یک نشست و در خلال یک خطابه بتوان تمامی آن را بازگو نمود. آن گاه چنین
می فرمایند:
فأمرت ان آخذ البیعة منکم و الصفقة لکم بقبول ما جئت به عن الله عَزَّ وَ جَلَّ فی علیٍّ أمیر المؤمنین و الأوصیاء من بعده الذّین هم منّی و منه،إمامة فیهم قائمة،خاتمهما المهدیُّ،إلی یومم یلقی الله،ألّذی یقدّر و یقضی…
- از سوی پروردگار جهان – مأمورم که از شما پیمان بگیرم که دست در دست من نهید در پذیرش آن چه از سوی خداوند عَزَّ وَ جَلَّ در باره ی امیر مؤمنان آورده ام و درباره ی اوصیای پس از او که از من و اویند.این امامت در میان آنان ایدار است و فرجام آنان مهدی است و استواری پیشوایی تا روزی است که او با خداوند قدر و قضا دیدار کند(قیامت)
و بدین سان پیامبر صلّی الله علیه و آله در سومین جای از کلام خود، یاد امام عصر عجّل الله تعالی فرجه را زنده می دارد. و این سه موضع - همان طور که گذشت - علاوه بر یازده مرتبه ای بود که در طول سخن، حضرتش از واژه عمومی و کلی “ائمة” در زمینه معرفی پیشوایان پس از خود استفاده نمودند، و شان و جایگاه و مشخصه والای آنان را با عبارت الامامه فی ذریتی من ولده الی یوم القیمه بیان داشتند. پیشوایانی که آنان را در جایی دیگر از همین کلام، “اَلطّیّبین من ولدی” خواندند و آنان را ثقل اصغر دانستند، که بر کنار کتاب خدا ثقل اکبر نشسته اند. تا آنجا که ایشان در بیان رسول خدا صلّی الله علیه و آله “أمناء الله فی خلقه و حکّامه فی أرضه” تعبیر شدند، و در طی سخن به دفعات، امامان را در رابطه با علی علیه السّلام، با وصف ولدی من صلبه و عباراتی از این ردیف ستودند. اینک روشن است که از چه رو، این بخش ، موعود غدیر نام گرفت، چرا که حاوی روشنگری در زمینه معرفی نام و یاد و راه و رسم امام عصر عجّل الله تعالی فرجه بود که در سایه پرتو ناشی از کلام نورانی پیامبر صل الله علیه و آله، بر پهنه دل و ذهن خواننده می نشست، و امید که این رهگشائی ما را نیز کارساز افتد.
تا کی در انتظار؟
اینک که توسن سخن، می رود تا آرام گیرد و از تاختن باز ایستد، با مبعوث غدیر هم آواز می شویم، و موعودغدیر را خطاب نموده و می گوئیم: متی تنتظر!
و دل خوش می داریم که او در ادامه سخن ما را با این کلام امید بخشیده که: ابشر بنصر قریب من رب رحیم [1]
این کلام از آن علی علیه السّلام است که در دهه چهارم هجرت نبوی، روی در خطاب به آن عزیز کرده، و از سر شگفتی و اشتیاق می پرسد: تا کی در انتظار؟
و گوئی که چشم به راهان مشتاق را به یاری نزدیک از پیشگاه خدای مهربان خبر می دهد. این پیام، عرصه تاریخ را در نور دید، و از دل صدها و هزاران حادثه هولناک و از بستری مالامال از نشیب و فراز گذشت، و اینک گوش جان ما را می نوازد که: الیس الصبح بقریب [2] آیا بامدادان طلوع او نزدیک نیست؟
گوییا مظلوم غدیر، در آیینه تاریخ، او و برنامه کارش را بر دور دست افق نظاره کرده بود که می گفت:
یعطف الهوی علی الهدی اذا عطفوا الهدی علی الهوی، و یعطف الرای علی القرآن اذا عطفوا القرآن علی الرای[3]
او هدی را جایگزین هوی خواهد نمود، آن گاه که هر یک از این دو را - به غلط و ناروا - جای دیگری نشانده اند. و آن دم که بساط استادی و حکومت آراء - باطله - بر قرآن رواج گرفته باشد، او این سفره را بر می چیند، و بار دیگر قرآن را بر موضع بلند هدایت اندیشه ها می نشاند، و آراء مردم را به تبعیت از آن فرا
می خواند.
هم آن عزیز، شتابزدگان این وادی را هشدار می داد که: فلا تستعجلوا ما هو کائن مرصد [4] بر آنچه که به قطع و یقین واقع شدنی است، بیهوده شتاب مگیرید.
امیرالمومنین علیه السّلام غمزدگان داستان اسف بار تنها ماندن خود و دل های پر غصه از قصه های رنج آور فرزندان پاکش را همواره امید می بخشید که - علی رغم همه این رنج ها و شکنج ها به آینده چشم بر دوزند، و در آن آینه تصویر محتوای کلام نورانی علوی را به روشنی ببینند که: لتعطفن الدنیا علینا بعد شماسها عطف الضروس علی ولدها [5]
یقینا جهان - چونان شتری بد خو و سرکش که به هر حال و به ناچار به سوی فرزندش باز می گردد - بار دیگر به ما رو خواهد کرد.
و آنان که شاهد این کلام، از آن مظلوم غدیر و سقیفه بودند، به گوش خود شنیدند که دهان حضرتش در دنباله این سخن، به تلاوت این آیه از قرآن مجید مترنم گشت: وَ نُرِیدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ استُضعِفُوا فِی الاَرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَةً وَ نَجعَلَهُمُ الوَارِثِینَ [6]
و بدین سان اراده قطعی و حتمی الهی را پشتوانه کلام خود در روی کرد دوباره دنیا به خاندان خویش تلقی نمود. علی علیه السّلام فتنه ها و آشوب ها را در زمان خود شاهد بود، و شیوع این بلایا را برای آیندگان نیز در گستره وسیعی می دید و همواره هشدار می داد تا منتظران مشتاق هرگز سر فرود نیاورند، و دیده به راهان شیفته، قامت زیر بار مشکلات دو تا نکنند، و به رغم درگیری ها همواره در پهنه فکر و صحنه دل خویش، فرزند والایش را ببینند که پای در رکاب نهاده، گام در میان گذارده و تیغ از نیام برکشیده، تا هر که را به فراخور حال و قال به راه آورد، و پاداش و جزا بخشد. و یاد آور می شد که آن حضرت را ابرهای تیره فتنه و آشوب، از انجام این ماموریت حساس و مهم باز نخواهد داشت، چرا که: الا و ان من ادرکها منا یسری فیها بسراج منیر و یحذو فیها علی مثال الصالحین [7]
آری، یادگار امروزین غدیر - امام حجّة بن الحسن المهدیّ عجّل الله تعالی فرجه - در مواجهه با تیرگی ها و تیره روزی ها، در پرتو هدایتی الهی گام بر می دارد، و دل تاریکی ها را می شکافد، و به سان پیشینیان صالح خود گام برداشته، و پای در جای پای آنان می نهد، تا یک جهان نور و روشنی به بار آورد.
آن گاه علی علیه السّلام برای آن که پیشاپیش جلوی هر گونه تفسیر و تأویل و توجیه ناروا را گرفته باشد، با صراحت و به روشنی فرمود:
او را غیبتی است بس طولانی، تا آنجا که ناآگاهان گویند: ما لله فی آل محمد حاجه [8] دیگر خدا را به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله نیازی نیست.
حضرتش، ویژگی آن سفر کرده به دیار غیبت را این چنین بیان می کرد که: صاحب هذا الامر الشرید الطرید الفرید الوحید.[9]
آری طول دوران جانکاه غیبت، سبب می شود تا او وا رهانیده شود و تنهای تنها باقی بماند.
علی علیه السّلام می فرمود که او را غیبتی است که بسی به درازا خواهد کشید، و چنین است که: تخفی ولادته و یغیب شخصه[10]
او نه تنها پنهانیش طولانی که تولدش نیز در نهان صورت می گیرد.
و آن گاه که صحابی نامدار او - اصبغ بن نباته - حضرتش را درحالتی متفکرانه دید و علت را جویا شد، امام علیه السّلام در پاسخ به او فرمود: فکرت فی مولود یکون من ظهری، الحادی عشر من ولدی، هو المهدیّ یملوها عدلا کما ملئت جورا و ظلما، تکون له حیره و غیبه یضل فیها اقوام و یهتدی فیها آخرون.[11]
من درباره یازدهمین فرزند از صلب خویش می اندیشیدم. او مهدی عجّل الله تعالی فرجه است. زمین را از عدل و داد پر خواهد نمود، آن سان که از جور و ستم مالامال گشته، برای او غیبت - و برای مردم - حیرانی در این امر است. جمعی در این غیبت و حیرت گمراه شده، و جمعی دیگر راه خواهند یافت.
و اینک ما، در آستانه غدیر، مبعوث آن روزین غدیر را در ظاهر از دست داده ایم، و با وارث امروزین و حاضر غدیر، امام مهدی حجّة بن الحسن العسکریّ عجّل الله تعالی فرجه تنها مانده ایم. هر دو، دوران سخت و جانکاه غیبت را می گذرانیم، اما او کجا و ما کجا؟ او چه سان و ما چه سان؟ و ما در سر، سودای آن داریم که او نوای حزینمان را در بامدادان جمعه ای از جمعه ها پاسخ گوید، آن گاه می گوئیم: متی ترانا و نریک و قد نشرت لواء النصر تری[12]
در سر شوق آن داریم و در دل شور این، که تا زنده ایم، سرانجام روزی فرا رسد که حضور آشکارش را جشن گرفته و شادی کنیم، و نحن نقول: الحمد لله رب العالمین [13] و زبان به ستایش الهی بگشائیم. و کوتاه سخن در آخر این مقال، آن که:
یا امیرالمومنین! به رغم آنان که تنها به فاصله هفتاد روز، به نامردمی، پیام و کلام پیامبر صلّی الله علیه و آله را در مورد شما به فراموشی سپرده، از آستانتان روی گرداندند و خفّت به بار آوردند، اینک خدای جهان را - به تمامی جان و از سویدای دل - بر این فضل و هدایت شاکریم که با گذشت چهارده قرن از آن روزگاران، و در پی نزدیک به دوازده قرن از میلاد و آغاز غیبت موعود بزرگوار غدیر، همچنان به پایمردی و استوارانه، بر عهد ولایت این خاندان - علی علیه السّلام در آغاز و مهدی عجّل الله تعالی فرجه در انجام - ایستاده ایم. و امید که عزت به بار آوریم. اینک پیروزمندانه، حماسه چشم به راهی می سرائیم، و سرود انتظار سر می دهیم.

موضوعات: غدیر  لینک ثابت
 [ 08:10:00 ق.ظ ]




فضائل هفتگانه حضرت علی (علیه السلام): فضیلت هفتم- نزول سوره هل اتی

جبرئیل به پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

هَنّاک اللهُ فی اَهلِ بَیتِک.

در شأن نزول سوره هل اتی، نوشته اند: چون حسنین، دو فرزند دلبند پیغمبر (صلی ا… علیه و آله و سلم) بیمار شدند، امیر المؤمنین علی (علیه السلام) برای بهبودی آنان نذر کردند که سه روز پی در پی روزه بدارد. حضرت زهرا و فرزندان هم به پیروی از آن حضرت، چنین نذری نمودند و در روز اول و دوم و سوم به هنگام افطار، غذای خود را به سائِل ( فقیر و یتیم و اسیر ) بخشیدند و فقط با آب افطار کردند. خداوند پیامبرش را از این فضیلت بزرگ آگاه ساخت و او را به وجود چنین اهل بیتی تبریک گفت و سوره هل اتی را در شأن پر برکت آن امام همام، نازل کرد.

وَ یُطعِمُونَ الطّعامَ عَلی حُبِّه مِسکیناً وَ یَتیماً وَ اَسیراً.

اکثر سیره نویسان، تاریخ نزول این سوره را روز 25 ذی حجه می دانند. پایانه؛

رَحِم اللهُ اِمرَءً اَحیا اَمرَنَا

بیایید ای شیفتگان دلسوختة ولای امیر المؤمنین، در این برهه از زمان که مظلومیت آن حضرت، بیش از پیش، از افق سرد و بی روح افکار جامد ملیتها هویداست، دست به دست یکدیگر دهیم و با همایشی تازه در پرتو غدیر،چراغ فروزان ولایت را، درخششی دوباره بخشیم؛ و با برگزاری مراسم جشن و توسّل به شادی و سرور از 18 تا 25 ذی حجّه ( هفته غدیر ) موقف عید غدیر را گلباران کنیم، تا فضای عطر آگین آن، رهگذران بی توجه را به خود مجذوب و خفتگان بی خبر را بیدار و سرمست سازد. انشاءا… سبب دفع بلیّات و نزول برکات، خواهد بود.

موضوعات: غدیر  لینک ثابت
 [ 07:51:00 ق.ظ ]




فضائل هفتگانه حضرت علی (علیه السلام): فضیلت ششم- آیه مباهله

پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

 
عَلیٌّ مِنّی کَنَفسی.

مباهله، به معنای نفرین و درخواست عذاب الهی برای گروه باطل است. در شأن نزول آیه مباهله، گفته اند:

چون نصارای نجران از قبول اسلام سرباز زدند، خداوند به پیامبرش، فرمود:

« قُل تَعالَوا نَدعُ اَبنائَنا و اَبنائَکُم و نِسائَنا و نِسائکُم و اَنفُسَنا و اَنفُسَکُم  » ( آل عمران / 59 )

بگو (ای پیامبر) بیایید تا فرزندان و زنان و جانهایمان را (علیه یکدیگر به نفرین) بخوانیم.

در تفسیر ثعلبی آمده: رسول خدا (صلی ا… علیه و آله و سلم) در روز مباهله، در حالی که حسین شیرخواره را به سینه چسبانیده و دست حسن را در دست گرفته و علی و فاطمه به دنبال آن حضرت در حرکت بودند، به این عرصه پیکار حقّ و باطنی حاضر شد. آنگاه فرمود: آیا ایمان می آورید، یا نابودی شما را از خدا بخواهم؟

اسقف نجران به نصارا گفت: من کسانی را در این مباهله می بینم که اگر از خدا بخواهند کوهها را از جا بَر کَند، بر آورده می سازد؛ و اگر مباهله کنیم، همه هلاک می شویم و در روی زمین، جز مسلمانان، کسی باقی نمی ماند و پس از تسلیم، راضی به پرداخت جزیه ( دو هزار حُلّة قیمتی ) در سال شدند.

جریان مباهله که قرآن کریم، حضرت علی (علیه السلام) را نفس و جان پیغمبر (صلی ا… علیه و آله و سلم) معرفی می کند در 24 ذی حجه، صورت گرفته است.

موضوعات: غدیر  لینک ثابت
 [ 07:50:00 ق.ظ ]




فضائل هفتگانه حضرت علی (علیه السلام): فضیلت پنجم- عقد اُخوّت

 پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

یا علی! اَنتَ اَخی و اَنَا اَخُوک.

 

به هنگام نزول آیه « اِنّما المُؤمنُونَ اِخوَةٌ » (حجرات/10)، پیامبر، جمعی از مهاجرین و انصار را بنابر منزلتی که داشتند، با یکدیگر برادر قرار داد. و در پایان، تنها حضرت علی (علیه السلام) را به برادری خود برگزید و دست او را به نشانه این افتخار، بلند نمود و دو بار فرمود:

« هذا اَخی فی الدُّنیا و الآخِرَةِ »

« این ( علی ) برادر من است در دنیا و آخرت »

بدیهی است این برادری، که امیرالمؤمنین (علیه السلام) بارها در مواضع گوناگون، از آن به عنوان برتری خویش استدلال می کرد، تنها، هم پیمانی با پیامبر نموده، بلکه همان گونه که یکی از علمای بزرگ اهل سنت در کتاب « العمّدة » می گوید، این امتیاز بزرگ را پیامبر (صلی ا… علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) اختصاص داد، زیرا فقط او را نظیر خود در اصل ( نسب )-  عصمت ( آیه تطهیر )-  ولایت ( آیه ولایت )-  اداء تبلیغ ( سوره برائت )- مولای امت ( حدیث غدیر )- مماثلت نفس ( آیه مباهله ) و فتح باب مسجد و دیگر صفات و فضائل، غیر از نبوت، می دانست.

روز مواخات را، مورخان در سال اول هجری در 24 ذی حجه ذکر کرده اند.

چون حسنین، دو فرزند دلبند پیغمبر (صلی ا… علیه و آله و سلم) بیمار شدند، امیر المؤمنین علی (علیه السلام) برای بهبودی آنان نذر کردند که سه روز پی در پی روزه بدارد. حضرت زهرا و فرزندان هم به پیروی از آن حضرت، چنین نذری نمودند و در روز اول و دوم و سوم به هنگام افطار، غذای خود را به سائِل ( فقیر و یتیم و اسیر ) بخشیدند و فقط با آب افطار کردند. خداوند پیامبرش را از این فضیلت بزرگ آگاه ساخت و او را به وجود چنین اهل بیتی تبریک گفت و سوره هل اتی را در شأن پر برکت آن امام همام، نازل کرد.

موضوعات: غدیر  لینک ثابت
 [ 07:48:00 ق.ظ ]




فضائل هفتگانه حضرت علی (علیه السلام): فضیلت چهارم- حدیث بساط

پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

مَن اَرادَ … وَ اِلی سُلَیمانَ … فَلیَنظُر اِلی علیٍّ.

 

معجزه سیر فضایی حضرت علی (علیه السلام) ( چون سلیمان پیغمبر ) با جمعی از مدینه تا شام، و مکالمه با اصحاب کهف را، انس بن مالک، چنین می گوید:

ما به دستور پیامبر (صلی ا… علیه و آله و سلم) همراه با علی (علیه السلام) در بساطی گرد آمدیم، بساطی که به فرمان علی (علیه السلام)، شبانه از مدینه، چون ابر در آسمان به پرواز درآمد و در کنار غاری به زمین نشست. شگفت زده پرسیدیم به کجا آمده ایم؟ فرمود: این جایگاه اصحاب کهف و رقیم است، برخیزید و به برادران خود سلام کنید. ما همه سلام نمودیم، اما جوابی نشنیدیم، تا اینکه نوبت به آن حضرت رسید، برخاست و سلام کرد، که ناگهان از درون غار سلامی با کمال تحیت و احترام بر او فرستاده شد. پرسیدیم چگونه سلام ما را بی جواب گذاشتند؟ خطاب آمد: ای اباالحسن! ما مأموریم تنها به پیامبر و وصیّ او پاسخ دهیم… دیری نگذشت که در بساط نشستیم و به مدینه برگشتیم، و نماز صبح را با پیامبر در مسجد به جا آوردیم.

وقوع این معجزه را مورخان، در شامگاه 23 ذی حجه و برخی در 21 ذی حجه آورده اند. 

موضوعات: غدیر  لینک ثابت
 [ 07:47:00 ق.ظ ]




فضائل هفتگانه حضرت علی (علیه السلام): فضیلت سوم- بخشش انگشتری

پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

عَلیٌّ وَلیّکُم مِن بَعدی.

با نزول آیه ولایت، حضرت علی (علیه السلام) به عنوان ولی و سرپرست مسلمین، معرفی گردید. سبب نزول این آیه را، مفسرین چنین گفته اند:

روزی مستمندی به هنگام نماز ظهر در مسجد پیغمبر اظهار احتیاج کرد و چون پاسخی نشنید گفت:

بارالها شاهد باش که کسی از یاران پیامبرت، مرا کمک نکرد. ناگهان حضرت علی (علیه السلام) در رکوع نماز، با اشاره، او را به جانب خود فرا خواند و انگشتری گرانبهای خویش را به او بخشید.

پیامبر اکرم (صلی ا… علیه و آله و سلم) که نظاره گر این صحنه بود، گفت خداوندا! هم چنان که برای موسی، وزیر و یاوری برگزیدی، برای من وزیری و یاوری انتخاب کن، تا پشتیبانم باشد. که بی درنگ، این آیه بر پیامبر اکرم (صلی ا… علیه و آله و سلم) نازل گشت:

اِنّما وَلیِّکُم اللهُ و رَسُولُه و الّذینَ امَنوا الّذینَ یُقیمُونَ الصّلاةَ و یُؤتُونَ الزَّکاةَ و هُم راکِعُونَ.

« فقط ولیّ و سرپرست شما، خدا و رسول و کسانی می باشند که ایمان به خدا آورده و در رکوع صدقه (انگشتری) می دهند. »

مورّخان، این فضیلت را در 21 ذی حجه نوشته اند.

موضوعات: غدیر  لینک ثابت
 [ 07:45:00 ق.ظ ]




فضائل هفتگانه حضرت علی (علیه السلام): فضیلت دوم- خطبه خلافت

 پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

عَلیٌّ خَلیفَتی فیکُم فَاسمَعُوا له و اَطیعُوا.

بعد از 25 سال از رحلت پیغمبر ( صلی ا… علیه و آله و سلم ) سرانجام مردم با نگرشی روشن، از هر سو برای بیعت به جانب اسوة حق و عدالت، حضرت علی (علیه السلام) شتافتند و با اجتماع شورانگیز و بی نظیر، در مسجد مدینه شاهد خطبه خلافت آن حضرت بودند، که چنین آغاز فرمود:

« ذِمَّتی بِما اَقُولُ رَهینَةٌ وَ اَنَا به زَعیمٌ… »

این خطبه معجزه آسا، به گفته ادیب توانا و عالم ربانی سید رضی (ره) در مرتبه ای از بالندگی و فن سخنوری است که زبانها از وصف آن عاجز و هیچ کس به عمق آن، دست یازی ندارد.

 

ویژگیهای خطبه:

1.       لزوم شایستگی کامل برای احراز مقام خلافت.

2.       تحکیم وحدت و پرهیز از تفرقه و اختلاف.

3.       سفارش به تقوا و دوری از گناه و معصیت.

4.       رعایت قوانین اسلام، در پرتو قرآن و سنت پیامبر ( صلی ا… علیه و آله و سلم ).

5.       شناساندن اهل بیت پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ) امتیازات آنان بر دیگران.

تاریخ ایراد این خطبه را، سیره نویسان در سال 35 هجری، یک یا دو روز پس از قتل عثمان، نقل کرده اند. که مقارن با بیستم ذی حجه می باشد.

موضوعات: غدیر  لینک ثابت
 [ 07:38:00 ق.ظ ]




فضائل هفتگانه حضرت علی (علیه السلام): فضیلت یکم- ازدواج آسمانی

پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

اِنّ اللهَ اَمَرنی اَن اُزَوِّجَ فاطِمةَ مِن علیٍّ.

فاطمه، یگانه گوهر عصمت زنان عالمیان، چون به سن بلوغ رسید، اشراف قریش برای خواستگاری او، از یکدیگر سبقت می گرفتند، و پیامبر(ص) در پاسخ همه می فرمود:

« اختیار ازدواج فاطمه، با خداست »

تا اینکه روزی حضرت علی (علیه السلام) ( چنان که معمول آن زمان بود) با شرح و حیا به خانه پیامبر آمد، سر به زیر انداخت و گفت:

ای رسول خدا! از خاطرم نمی رود که مرا از کودکی به آداب خود تربیت نموده و همواره پشت و پناهم بوده اید، هم اکنون می خواهم همسری اختیار کنم که تسکین قلبم باشد و به خدمت شما رسیده ام تا از دخترتان فاطمه خواستگاری کنم.

پیامبر که چهره اش از شادی و مسرت می درخشید، فرمود: ای اباالحسن! خداوند عقد شما را در آسمان بسته است پیش از آنکه در زمین شما را به همسری هم درآورم.

مراسم عقد، با کمال سادگی برگزار شد و در شب جمعه نوزدهم ذی حجه

سال دوم هجری، فضای خانه علی (علیه السلام) به نور زهرای اطهر، روشن گردید و این دو دریای عصمت، به هم پیوستند.

فاطمه، یگانه گوهر عصمت زنان عالمیان، چون به سن بلوغ رسید، اشراف قریش برای خواستگاری او، از یکدیگر سبقت می گرفتند، و پیامبر(ص) در پاسخ همه می فرمود: « اختیار ازدواج فاطمه، با خداست »

موضوعات: غدیر  لینک ثابت
 [ 07:35:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم